روزهای آخر اسفندمیتواند يادم بیاندازد كه زندگیهمين استهمين روزهای تند و تند دويدنهابشورها و بسابها،از نو، نو شدنهابا خودم میگویم آدمیزاد همموجود عجيبیاست..میداند همين چند صباح ديگرصدای ساز و دهل تحويل سال كه بيايدو بگذرد دوباره شروع میكندبه آرام شدنها و در خود راكد ماندنهاشلوغ و درهم و شلخته و كثيف كردنهاو هر روز كهنه تر شدنهااما هنوز مثل هر سال راه خودش را میروددوباره از نو برای نو شدن ذوق میكند واز فكر آمدن فروردين توی دلش قند آب میشودگندمش را سبز میكندهفت سينش را میچیندو بعد مینشیند كنار قرآن و آئينهآرزوهای شاد و رنگیاش راتوی ذهنش مرور میكندكه انگار هنوز هم از لابلای آن همه تاریکیكه بر زندگی خودش و اطرافيانشبارها و بارها سایه انداخته استروزنههای اميد را میبیندو به آن دلخوش است..خدا اين
دلخوشیها راهمين روزنههای کوچک اميد رااز هیچ کس نگیرد كه نگیرد. + نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 7 AM توسط حسن | تنهاترین تنها ...
ما را در سایت تنهاترین تنها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hs1363o بازدید : 74 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 17:00